طفیل
نویسه گردانی:
ṬFYL
طفیل . [ طُ ف َ ] (اِخ ) ابن زلال کوفی . از اولاد عبداﷲبن غطفان بن سعد است و او را طفیل الاعراس و طفیل العرائس خواندندی بدانجهت که در طعام ولیمه ناخوانده آمدی . طفیلی ناخوانده به مهمانی آینده منسوب به وی است . نسب ذلک الفعل الی اول من فعله . (منتهی الارب ). رجوع به طفیلی و طفیل العرائس شود.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
طفیل الکنانی . [ طُ ف َ لُل ْ ک َ ] (اِخ ) از شعرای محدثین است .
تفیل . [ ت َ ف َی ْ ی ُ ] (ع مص ) بنهایت رسیدن گیاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اکتهال نبات . (اقرب الموارد). || زیاده را فز...