اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طفیل

نویسه گردانی: ṬFYL
طفیل . [ طُ ف َ ] (اِخ ) ابن مالک بن جعفربن کلاب بن ربیعةبن عامربن صعصعة. فارس قُرزُل . از مردان عرب و اسیرکننده ٔ معبدبن زرارة سید مضر در یوم رحرحان . او راست :
قضینا الحزن من عَبس و کانت
مَنیةُ مَعبد فینا هُزالا.
رجوع به عقدالفرید ج 6 ص 8، 9 و ج 3 ص 303 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طفیل الکنانی . [ طُ ف َ لُل ْ ک َ ] (اِخ ) از شعرای محدثین است .
تفیل . [ ت َ ف َی ْ ی ُ ] (ع مص ) بنهایت رسیدن گیاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اکتهال نبات . (اقرب الموارد). || زیاده را فز...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.