طل
نویسه گردانی:
ṬL
طل . [ طُل ل ] (ع اِ) گردن . || یک خوردنی از شیر. (منتهی الارب ). ج ، طلل . || شیر. (منتخب اللغات ). شیر. و منه یقال : ما بالناقة طل ؛ ای ما بها لبن ٌ. (مهذب الاسماء). || کمی شیر ناقه . (منتهی الارب ). || خون . (منتهی الارب )(منتخب اللغات ). || پیه . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
تل برمی . [ ت َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهریاری که در بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع است . دشتی است گرمسیر و 130 تن سکنه دارد. (از ...
تل بزان . [ ت َ ب ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز است . این دهستان از 18 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته و در حدود...
تل سوره . [ ت َ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سرله است که در بخش جانگی گرمسیر شهرستان اهواز واقع است و 450 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ...
تل سیاه . [ ت ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان باغک است که در بخش اهرم شهرستان بوشهر واقع است و 374 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)...
تل سیاه . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایسین است که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 184 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...
تل خرگی . [ ت ُ خ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زیرراه است که در بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع است و 145 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
تل خندق . [ ت ُ خ َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان تراکمه است که در بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع است و200تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
تل بیضا. [ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیضا که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 520 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7...
تل پولم . [ ل ِ پ ُ ل ِ ] (اِخ ) ۞ برطبق روایت دودور پس از مرگ اسکندر حکومت کرمان به وی رسید. رجوع به ایران باستان ج 3 ص 1967، 1993، 20...
تل توبة. [ ت َل ْ ل ُ ت َ ب َ ] (اِخ ) موضعی است مقابل موصل در شرق دجله متصل به نینوی ... گویند آن را تل توبه خوانند از آنرو که چون بر ق...