اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طلاق گرفتن

نویسه گردانی: ṬLAQ GRFTN
طلاق گرفتن . [ طَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) هشتن شوی . رها شدن زن از قید زوجیت :
دختر رز که گرفته ست ز خصم تو طلاق
باد در عقد مدام تو ز فتوای هوا.

سنجر کاشی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.