گفتگو درباره واژه گزارش تخلف طلاکوب نویسه گردانی: ṬLAKWB طلاکوب . [ طِ / طَ ] (نف مرکب ) آنکه ورقهای طلا و نقره را بسازد. میرزا طاهر وحید راست :دلم شیوه ٔ یار را پیشه کردکه گشتم طلاکوب این رنگ زرد.ملا طغرا راست :به کف دارم از پنجه خایسک دردز بهر طلاکوبی رنگ زرد.(از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی تلا کوب زرکوب ، طلا کوب نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود