طلح
نویسه گردانی:
ṬLḤ
طلح . [ طُل ْ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ طالح . (منتهی الارب ). بدکرداران . رجوع به طالح شود.
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تله تایپ . [ ت ِ ل ِ ] (انگلیسی / فرانسوی ، اِ) ۞ یکی از قسمتهای دستگاه گیرنده ٔ تلگراف است . هنگامی که دستگاه فرستنده اخبار را بمقصد می فرس...
تله ویزیون . [ ت ِ ل ِ یُن ْ] (فرانسوی ، اِ) تلویزیون . رجوع به تلویزیون شود.