طلخ
نویسه گردانی:
ṬLḴ
طلخ . [ طَ ] (معرب ، ص ) تلخ . مر (اصلش تلخ است ) : و ماده ٔ نزله بعضی گرم و رقیق باشد و بعضی سرد و غلیظ، اما رقیق بعضی تیز و سوزاننده و طلخ باشد و بعضی ترش ... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
واژه های همانند
۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
تلخ آب میانکوه . [ ت َ ب ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان سوسن است که در بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز واقع است و 220 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
سراب تلخ بالا. [ س َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریمله ٔ بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد واقع در 17 هزارگزی شمال باختری خرم آباد و 9 هزارگزی ...
تلخ آب تاج الدین . [ ت َ جِدْ دی ] (اِخ ) دهی از دهستان جهانگری است که در بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از ...
زیتون تلخ اشاره درختی است که در ایران با نامهای مختلفی شناخته میشود و از جمله در مازندران «زیتون تلخ- سنجد تلخ»، در نور «شال پستانه»، در لاهیجان «شا...