اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طنبی

نویسه گردانی: ṬNBY
طنبی . [ طُ ن ُ ] (اِخ ) زینب بن ثعلبة عنبری تمیمی طنبی . ابن ابوحاتم گوید: زینب بصری است ولی نزیل طنب در طریق مکه بود، وی از پیامبر (ص ) روایت کرده است و پسرانش ردحین بن زینب و عدوربن ردحین از وی روایت دارند. (از انساب سمعانی برگ 372 الف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
طنبی . [ طَ ن َ / طِ ن َ ] (اِ) طنابی . ایوانی که توی ایوان کلان باشد. (آنندراج ). بادغر. (صحاح الفرس ). بادغرد. (صحاح الفرس ) : به نیم جو نخ...
طنبی . [ طُ ن ُ ] (ص نسبی )منسوب به طنب که موضعی است در راه مکه . (سمعانی ).
تنبی . [ ت َ ن َب ْ بی ] (ع مص ) ادعای غیب گویی کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به تنبؤ شود.
تنبی . [ تَم ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه تل است که در بخش جانگی گرمسیر شهرستان اهواز واقع است و200تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
تکیه دادن به جایی به لهجه قدیمی مردم قم
خانقاه ابن تنبی . [ ن َ / ن ِ هَِ اِ ن ِ ت َ ن َب ْ بی ] (اِخ ) این خانقاه را امیر جمال الدین ابوالثناء عبدالقاهربن عیسی معروف به ابن التنبی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.