گفتگو درباره واژه گزارش تخلف طوس نویسه گردانی: ṬWS طوس . (ع اِمص ) دوام و همیشگی چیزی . (منتهی الارب ). || (اِ) دوائی که جهت حفظ صحت خورند. (منتهی الارب ). داروئی که برای حفظ آشامیده شود. (منتخب اللغات ). || (مص ) بپوشانیدن ۞ . (تاج المصادر). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی لوسیوس کی یه توس لوسیوس کی یه توس . [ ی ِ ] (اِخ ) ۞ نام یکی از سرداران تراژان امپراطور روم . (ایران باستان ج 3 ص 2485). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود