گفتگو درباره واژه گزارش تخلف طوطیا نویسه گردانی: ṬWṬYA طوطیا. (اِ) معرب توتیا. (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به توتیا شود : خس طبع را چه مال دهی و چه معرفت بی دیده را چه میل کشی و چه طوطیا.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی توتیا توتیا. (اِ) بمعنی سنگ سرمه ، و در تحفه گوید آن بر سه قسم است ، یکی زرد و یکی کبود و معدنی و انابیبی که مشتق از انبوبه است و به پارسی ت... گل توتیا این گل در اواخر اردیبهشت ماه رشد می کند، که محلی ها از پودر جمع شده در اطراف ساقه آن را برای بهبود بینائی به چشم می کشند که سوزش زیادی را به دنبال دار... گرد توتیا گرد توتیا. [ گ َ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) سوده ٔ توتیا. و آن گردی است که از سنگ توتیا گیرند و چشم را بدان درمان کنند : اگرت چشم تیرگی ... توتیا شدن توتیا شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بسیار سوده و باریک شدن . (آنندراج ) : از بصیرت نیست مردم را نیاوردن به چشم من که در اندک زمانی ت... توتیا کردن توتیا کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بسیار سودن و باریک کردن . (آنندراج ) : سپهر از کجرویها توتیا کرد استخوانم راچو بارم آرد شد دیگر چرا ... روح توتیا روح توتیا. [ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بمعنی جست که بعد از سوختن آن را در چشم کشند. (غیاث اللغات ). جست که نوعی از فلزات است و بعربی... سنگ توتیا سنگ توتیا. [ س َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) توتیا. رجوع به همین کلمه شود. غوره توتیا غوره توتیا. [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) دوایی است برای چشم که از آب غوره درست کنند. (از فرهنگ نظام ). کاغذ توتیا کاغذ توتیا. [ غ َ ذِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاغذی که توتیا در آن پیچند. || هرچیز باطل و از کار رفته ٔ بی اعتبار را اطلاق کنند. (آنندراج ) ... چشمه توتیا چشمه ای است در جایی به نام تخت سفره در بلندی 3000 متر در دامنه ی قله 3480 متری سکوزان در غرب بروجرد. نام این چشمه برگرفته از واژه ی تو در زبان لکی به ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود