طه . [ طا ها ] (اِخ ) نام سوره ٔ بیستم از قرآن کریم . شماره ٔ آیات آن یکصدوسی وپنج و نزول آن در مکه ٔ معظمه است و قبل از سوره ٔ انبیاء و پس از سوره ٔ مریم واقع است . و طه اسم فعل است ، یعنی آرام کن . یا به معنی «یا رجل » است ، به لغت حبشیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و من قراء طه باشباع الفتحتین ، فحرفان عنده من الهجاء. (منتهی الارب ). کوفیان طه را آیتی شمردند،و دیگران نشمردند. ابوعمرو بفتح طا و اماله ٔ «ها» خواند، و حمزه و کسائی و خلف و ابوبکر الاعشی و عبدالرحمن ، به اماله ٔ هر دو طِه ِ خواندند. اهل شام و مدینه بین بین خواندند هر دو، و باقی قراء به تفخیم هر دو.و عیسی بن عمر در شاذ برعکس قرائت ابوعمرو خواند و حسن بصری در شاذ خواند طَه ْ، باسکان الهاء و گفت تفسیرش آن باشد که : ای مرد. مفسران در معنیش خلاف کرده اند، عبداﷲ عباس گفت قسم است بنامی از نامهای خدای تعالی که به او قسم کرد و مجاهد و حسن بصری و عطا و ضحاک گفتند: معنی این کلمه آن است که : یا رجل ، ای مردا. عکرمه گفت هو بلسان الحبشه یا رجل . سعید جبیر گفت به نبطی هم این معنی دارد. سدی و ابامالک گفتند: یا فلان . کلبی گفت بلغت عک «یا رجل » باشد. قال
: ان السفاهة طه فی خلایقکم
لاقدس اﷲ ارواح الملاعین .
و قال آخر
: هتفت بطه فی القتال فلم یجب
فحقت لعمری ان یکون صوائلا.
مقاتل گفت معنی طه آن است که طاء الارض بقدمیک . وگفت سبب آن بود که رسول علیه السلام در نماز یک پای برگرفتی و بر یک پای بایستادی تا رنج بیش بودی و ثواب بیشتر، خدای تعالی این آیت فرستاد و گفت : هر دو پای بر زمین نه . محمدبن کعب القرظی گفت : خدای تعالی قسم کرد بطول و هدایتش و مقسم علیه که جواب قسم است ، قوله :ماانزلنا علیک القرآن َ لتشقی
۞ . جعفربن محمد الصادق علیه السلام گفت : طه طهارت اهل بیت رسول است . آنگه این آیت برخواند: انما یرید اﷲ لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً. (تفسیر ابوالفتوح رازی سوره ٔ
33 (الاحزاب ) از آیه ٔ
33). هندوشاه نخجوانی در نعت خاتم الانبیاء صلواة اﷲ و سلامه علیه گفته
: پیشوای دو جهان قافله سالار وجود
کوست مقصود ز یاسین و مراد از طه .
هندوشاه نخجوانی .
|| کنایه از آل رسول (ص ) است . آل طه . رجوع به آل طه شود. || پیغمبر اسلام (ص )
: کید حسود بدنسب با چون تو شاه دین طلب
خاریست جفت بولهب در راه طه ریخته .
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی 392).