گفتگو درباره واژه گزارش تخلف طهارت کردن نویسه گردانی: ṬHART KRDN طهارت کردن . [ طَ رَ ک َ دَ ](مص مرکب ) پاک ساختن آدمی کالبد یا عضوی از اعضاء خویشتن را یا چیزهای دیگری را از پلیدیهای آشکارا و ظاهری : طَهور؛ طهارت کردن . (منتهی الارب ) : نماز در خم آن ابروان محرابی کسی کند که بخون جگر طهارت کرد.حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود