اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ظب

نویسه گردانی: ẒB
ظب . [ ظَ ] (ع اِ) ج ِ ظبی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ضب . [ ض َب ب ] (اِخ ) نام کوهی است که مسجد خیف در پای آن کوهست ، و نام دیگر آن صابح است . (معجم البلدان ).
ضب . [ ض َب ب ] (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ).
ضب . [ ض َب ب ] (اِخ ) ابن الفرافصةبن عمرو، برادر نائلة. رجوع به عیون الاخبار ج 4 ص 76 شود.
زب رباح . [ زُب ْ ب ِ رُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام گیاهی است . نامهای دیگر آن طراثیت ، زب الارض ، ذکرالارض و رِب ﱡ اَلاْرض و زب الریاح ...
ذب الریاد. [ ذَب ْ بُرْ ری ] (ع اِ مرکب ) کل . ذَب ّ. گاو دشتی ۞ . || مردی که با زنان بسیار مراوده و آمد و شد کند.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.