اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ظلال

نویسه گردانی: ẒLAL
ظلال . [ ظَل ْ لا / ظَ ] (اِخ ) آبی است نزدیک ربذة و به قول بعضی وادیی است در شربّة. ابوعبید گوید: ظلال ُ سَوان ، به جانب چپ طخفة وقتی که به سوی مکه روی کنی و متعلق به بنی جعفربن کلاب است . این کلمه را به طاء مهمله نیز نوشته اند. رجوع به معجم البلدان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۴ ثانیه
« زلال » نام قالب و سبک شعر می باشد . توضیحات کامل سبک زلال ( بر گرفته از مقالات دادا بیلوردی ): *** تاریخ پیدایش و تعریف و قوانین قالب شعر...
« شهر زلال » لقبی است که افتخاراً به شهر تبریز داده شده است . علتش هم این است که چون « سبک شعر زلال » برای اولین بار بتوسط یک جوان تبریزی ( دادا ) ا...
زلال . ( زُ ) (ع اِ ) : شعری است با طول وزن پلّه ای که بطور مساوی از کم شروع شده و در کم نیز به اتمام می رسد . این نوع شعر دارای 5 الی 11 سطر می باشد...
سبک شعر زلال با ایجاد انقلاب و تنوّع در موسیقی شعر ، دارای قالب های عروضی می باشد که شاعران زلالسرا با استفاده از آن قالب ها و اوزان ، هنر خود را به ن...
آب زلال . [ ب ِ زُ ] (اِخ ) آب زرد. نام یکی از دو آبراهه ٔ رود جراحی .
سَبک زُلال / زلال . ( زُ ) (ع اِ ) : روشی ابداعی در شعر نویسی به توسط خالق شعر زلال ، دادا ابوالفضل عظیمی بیلوردی می باشد . اینک به توضیح مفصل این ...
زلال . ( زُ ) (ع اِ ) : یکی از قالب های شعر است . مراجعه شود به شعر زلال
« صدای زلال » ، اسم نامه ی مهندس ابوالفضل عظیمی بیلوردی (دادا) به دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی ( م.سرشک) در خصوص درد دل در مورد روند شعر معاصر و شعور ...
زرد و زلال . [ زَ دُ زُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول عامه ، اصفر فاقع. زردی زرد. آبکی . (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.