اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عارم

نویسه گردانی: ʽARM
عارم . [ رِ ] (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نام اسب منذربن اعلم . || سجن عارم ؛ زندانی است در کوفه که عبداﷲبن زبیر را در آن زندانی کردند. (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
آرم . [ رَ ] (اِخ ) نام موضعی نزدیک مدینه ٔ رسول صلوات اﷲعلیه . || نام دهی نزدیک دهستان از قرای ساحلی بحر آبسکون . (یاقوت ).
گی ارم . [ اِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان . واقع در 29هزارگزی خاور مینودشت . محلی کوهستانی و هوای آن ...
بخش ارم از توابع شهرستان دشتستان ( استان بوشهر ) است. نقطه شهری : تنگ ارم دهستانها: 1.دهستان ارم ( شامل روستاهای رودفاریاب، تنگ در کش، تنگ فاریاب،...
تنگ ارم . [ ت َ اِ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوشگان است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 1028 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ...
جش ارم . [ ج َش ْ ش ِ اِ ] (اِخ ) کوهی است نزدیک اجارکه مسکنهای قوم عاد در قله ٔ آن است و در ارم صورتهائی است که بر روی سنگ تراشیده اند...
چنگ ارم . [چ َ گ ِ اِ رَ ] (اِخ ) اِرَم نام شخصی است که ساز چنگ را وضع کرده است . (برهان ). و او را آرام و رامی و رامتین نیز گویند. (جهانگیر...
پینه ارم . [ ن َ اَ رَ ] (اِخ ) نام موضعی به سوادکوه مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو بخش انگلیسی ص 116).
صحن ارم . [ ص َ ن ِ اِ رَ ] (اِخ ) عرصه ٔ باغ ارم (بهشت شداد). || مجازاً، باغ خرم . باغی که در نزهت و خرمی چون بهشت ماند.
ارم دنت . [ اُ رُ م ِ دُ ] (اِخ ) ۞ نام پدر سواِن ِّسیس کیلیکی از صاحبمنصبان بحریه ٔ ایران بزمان خشایارشا. (ایران باستان ص 742).
ارم زار. [ اِ رَ ] (اِ مرکب ) گلزار. لاله زار. (بهار عجم ) (آنندراج ) : پریخانه هر گوشه ، از روی خوش ارم زار هر سو ز گیسوی خوش . طغرا.و این کلمه ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.