گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عاصم نویسه گردانی: ʽAṢM عاصم . [ ص ِ ] (ع ص ) بازدارنده . (غیاث اللغات ). منعکننده . (از اقرب الموارد). نگاه دارنده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حفظکننده . (از اقرب الموارد) : گفت من رفتم بر آن کوه بلندعاصم است آن که مرا از هر گزند.مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه واژه معنی هم اسم هم اسم . [ هََ اِ ] (ص مرکب ) هم نام . دو کس یا دو چیز که نامشان یکی است . جذر اصم جذر اصم . [ ج َ رِ اَص َم م ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) و آن آن است که او راجذر صحیح نباشد، مانند عدد ده که جذر آن تقریباً سه و سبع باشد. (از ... اسم عام نام رده - (دستور زبان) ( برای نمونه نام "سنگ" که نه برای یک سنگ ویژه، بلکه برای رده ی سنگها یا همه ی سنگها بکار میرود) اسم عام این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامپراک nâmprâk (نام + پراک: عام از سنسکریت: prâkreta) **** فانکو آدینات 09163657861 ابن اصم ابن اصم . [ اِ ن ُ اَ ص َم م ] (اِخ ) طبیبی از مردم اسپانیا. در اشبیلیه بمعالجه ٔ مَرْضی ̍ اشتغال می ورزیده و تا اوایل مائه ٔ ششم هجری میزیس... اسم شب (= رمز شب) اسم واژه ای عربی و شب پارسی است؛ و پارسی جایگزین، این است: هیماشب himâŝab (هیما: رمز.کردی + شب) **** فانکو آدینات 09163657861 اسم اعظم این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نام گبهیر gabhir (گبهیر از سنسکریت: gabhira) **** فانکو آدینات 09163657861 اسم رمز این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامهیما nâmhimâ (نام + هیما: رمز. کردی)**** فانکو آدینات 09163657861 اسم اعظم اسم اعظم. {اِ اَ ظَ}. (ا. خاص). اسماء الهی کلماتی هستند که با توجه به یکی از صفات الهی، به پروردگار اشاره دارند؛ مثلا اسم «شافی» با توجه به صفت «شفاده... اسم فعل اسم فعل (Nominal verb) ( فرانسه Nominale du verbe): نامی است که معنی فعل دارد و صرف نمی شود. مانند افسوس (چه بد شد). ***فانکو آدینات 09163657861 تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود