اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عالم آشوب

نویسه گردانی: ʽALM ʼAŠWB
عالم آشوب . [ ل َ ] (نف مرکب ) برهم زننده ٔ عالم . بمجاز آنکه مردمان را فریفته ٔ زیبائی خود سازد. بغایت زیبا. سخت خوش صورت و دلفریب :
پری پیکری بود محبوب من
بدو گفتم ای عالم آشوب من .

سعدی (بوستان ).


گر در قیامتت هست این ناز عالم آشوب
خوش آفتی است در پیش هنگامه ٔ جزا را.

عرفی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.