عالی
نویسه گردانی:
ʽALY
عالی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوراردکان و سه هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۰ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن عبدالکریم بن عبدالواحد شیبانی موصلی ، مشهور به ابن اثیر جزری و ملقّب به عزالدین و مکنّی به ابوالحسن...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن علی بن احمدبن حجر عسقلانی مصری کنانی شافعی مشهور به ابن حجر. رجوع به علی عسقلانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن علی بن سکون حلی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن السکون . رجوع به علی حلی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن علی قرشی بسطی اندلسی مالکی ، مشهور به قلصادی و ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن محمدبن خلف بن جبریل منوفی مصری شاذلی ، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی منوف...
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن محمدبن وضاح بن محمدبن وضاح شهرابانی ، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به کمال الدین و مشهور به ابن وضاح...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن نضر. ادیب و نحوی و شاعر بود که پیش از سال 748 هَ . ق . میزیست . او را دیوان شعری است . (از معجم المؤ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن وفا قرشی انصاری سکندری شاذلی مالکی ، مشهور به ابن وفا و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قرشی شود...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن هبةاﷲبن محمدبن علی بن مطلب ، ملقّب به مجدالدین و تاج الدین و مکنّی به ابوالمکارم . وی ادیب و نویس...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمد ترکه ٔ اصفهانی ، ملقّب به صائن الدین . رجوع به صائن اصفهانی شود.