عالی
نویسه گردانی:
ʽALY
عالی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوراردکان و سه هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۶ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یزید دمشقی صاحب القاسم ، مکنّی به ابوعبدالملک . از روات حدیث بود و نیز رجوع به ابوعبدالملک (علی بن ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن جبریل بن عبدالمحسن بکری مصری شافعی ، ملقّب به نورالدین مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی بکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن داوودبن طهمان . وی فرزند یعقوب بن داوود بودکه وقتی ابراهیم بن عبداﷲ بر ابوجعفر دوانیقی خروج کرد همراه او ب...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب بن شجاع بن علی بن ابراهیم بن محمدبن ابی زهران موصلی شافعی . مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به عمادالدین . رجوع ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعقوب طرابزونی (علی رضا...). رجوع به علی رضا (ابن یعقوب ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یعیش . علی بن احمدبن عبدالرحمان بن احمدبن عبدالرحمان بن یعیش زهری باجی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن یعیش ....
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یقطین بن موسی کوفی بغدادی . رجوع به علی کوفی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یقظان سبتی . رجوع به علی سبتی (ابن یقظان ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف ، مشهور به ابن بقّال و مکنّی به ابوالحسن . وی از اهالی بغداد و مدتها با مهلبی همراه بود. شاعری قوی بشمار می ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن ابراهیم بن عبدالواحدبن موسی بن احمدبن محمدبن اسحاق شیبانی قفطی ، مشهور به قاضی اکرم و مکنّی به ابوالحسن ...