اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
عالی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوراردکان و سه هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۵ ثانیه
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن احمد مغربی یشرطی شاذلی . رجوع به علی یشرطی شود.
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن حجازی بن محمد بیومی حسنی ادریسی شاذلی شافعی خلوتی دمرداشی احمدی . رجوع به علی بیومی شود.
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن عبدالقادربن عبدالرحمان بن علی بن علی بن علی بن امین علوی اندلسی جزائری مالکی شاذلی . رجوع به علی ...
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن عبدالجبار شاذلی ضریر. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به شاذلی و علی بن عبداﷲبن ....
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن عطیةبن حسن بن محمدبن حداد هیتی حمومی شافعی . رجوع به علوان حموی شود.
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن عمربن ابراهیم قرشی صوفی شاذلی . وی متصوف و از اهالی یمن بود. درسال 755 هَ . ق . در قرشیةالسفلی واقع ...
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ ](اِخ ) ابن عمربن علی بن حسام الدین أبوصیری حنفی شاذلی . مشهور به ابن بتنونی . رجوع به علی بتنونی شود.
علی شاذلی . [ ع َی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن عمر قرشی شاذلی . مکنی به ابوالحسن . او راست : المنامات ، که خوابهای مشایخ را در آن جمعآوری کرده است . ...
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ] (اِخ ) ابن محسن صعیدی مالکی شاذلی وفایی . مشهور به رمیلی و مکنی به ابوصلاح . رجوع به علی رمیلی شود.
علی شاذلی . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن محمدبن خلف بن جبریل منوفی مصری شاذلی . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع ب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.