اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
عالی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوراردکان و سه هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۶ ثانیه
علی قنبری . [ ع َ قَم ْ ب َ ] (اِخ ) تیره ای است از ایل «باصری » که آن از ایلات خمسه ٔ فارس است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
علی قورچی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربند پایین ، بخش سربند، شهرستان اراک ، واقع در 15هزارگزی جنوب باختری سربند. ناحیه ای است دامنه...
علی قفاص . [ ع َ ی ِ ق ُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن علی بن ابراهیم جذامی . مشهور به ابن قفاص . وی در 555 هَ . ق . متولد شد و در 632 هَ . ق . درگذ...
علی قفطی . [ ع َ ی ِ ق ِ ] (اِخ ) ابن یوسف بن ابراهیم بن عبدالواحدبن موسی بن احمدبن محمدبن اسحاق شیبانی قفطی مشهور به قاضی اکرم و مکنی ...
علی قصار. [ ع َ ی ِ ق َص ْ صا ] (اِخ ) ابن احمد بغدادی مالکی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن قصار. نام او را به صورت «علی بن عمربن احمد ...
علی قصار. [ ع َ ی ِ ق َص ْ صا ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن شاذان بن بتتی قصار. مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی (ابن عبداﷲبن ...) شود.
علی قطان . [ ع َ ی ِ ق َطْ طا ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن سلمةبن بحر قطان قزوینی . مکنی به ابوالحسن . وی از ادبا و فضلای اواخر قرن سوم و نیمه ٔ ...
علی قطان . [ ع َ ی ِق َطْ طا ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن عبدالملک بن یحیی بن ابراهیم حمیری کتامی فاسی . مکنی به ابوالحسن . فقیه و محدث و ...
علی قطبی . [ ع َ ی ِ ق ُ ] (اِخ ) ابن محمدبن عیسی دمشقی محلی نمراوی شافعی . مشهور به قطبی و ملقب به علاءالدین . فقیه بود و در سال 803 هَ ....
علی قابسی . [ ع َ ی ِ ب ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلف معافری مالکی . مشهور به ابن قابسی و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی بن محمدبن ... و نیز ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.