اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
عالی . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 28هزارگزی جنوب خاوراردکان و سه هزارگزی راه فرعی زرقان به بیضا و دارای 36 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۰ ثانیه
عالی حسینی . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغک بخش اهرم شهرستان بوشهر واقع در 18هزارگزی جنوب اهرم . ناحیه ای است واقع در جلگه ، گرم...
عالی جعفری . [ ج َ ف َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ کیومرسی ایل چهارلنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
عالی احمدان . [ اَ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فرامرزان بخش بستک شهرستان لار. واقع در 45هزارگزی جنوب باختری بستک در دامنه ٔ جنوبی کوه ...
عالی شیرازی . [ ی ِ ] (اِخ ) میرزا محمد شیرازی متخلص به عالی و ملقب به نعمت خان و بعد به دانشمندخان . یکی از شعرای قرن 12 هجری و معاصر سل...
عالی و جمالی . [ وَ ج َ ] (اِخ ) جزء طائفه ٔ هفت لنگ از ایل بختیاری ایران است . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 5).
آغا احمد عالی . [ اَ م َ دِ ] (اِخ ) نام شاعری ایرانی ، ساکن هندوستان ، و اورا درعلم لغت کتابی به نام مؤید برهان و در علم صرف رساله ای بع...
چم عالی کمربر. [ چ َ ؟ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از مزارع چهارمحال اصفهان است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 262).
دانشسرای عالی . [ ن ِ س َ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دارالمعلمین عالی ۞. دوره ٔ فوق دیپلم و معادل دانشکده است خاص آموزش وپرورش دبیران ...
عالی کردستانی . [ ی ِ ک ُ دِ ] (اِخ ) میرزا محمد حسین عالی کردستانی . یکی از شعرای عرفان مشرب بود و از اشعار اوست :دل رفت و کسی نیست مرا واقف...
ساز عالی مرصع. [ زِ ی ِ م ُ رَص ْ ص َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از آلات موسیقی از سازهای زهی (ذوات الاوتار). (عبدالقادر مراغی ، ازمجله ٔ مو...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۵۷۹ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.