عالی
نویسه گردانی:
ʽALY
عالی . (اِخ ) دهی است از دهستان برخون شهرستان بوشهر بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در 126هزارگزی جنوب خورموج در ساحل خلیج فارس . ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر، مرطوب و مالاریایی و 81 تن سکنه دارد. اهالی فارسی زبانند آب آن از چاه تأمین میشود و محصولاتش غلات و خرما است ، و مردم آن به کشاورزی اشتغال دارند. راه آن شوسه ٔ سابق بوشهر - لنگه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۲.۵۷ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ناصربن محمدبن احمد بلیسی مکی شافعی حجازی ، ملقّب به علاءالدین و مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن ناصر. رجوع به...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ناصرالدین بن احمد طرابلسی دمشقی حنفی . رجوع به علی طرابلسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ناصرلدین اﷲ. وی فرزند خلیفه الناصرلدین اﷲ عباسی بود. پدرش ابتدا برادر او محمدالظاهر باﷲ را ولیعهد خویش قرارداد ولی پس ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نافع، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به زریاب . مولای مهدی خلیفه ٔعباسی و موسیقیدان مشهور. رجوع به علی زریاب شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نبیه . علی بن محمدبن حسن بن یوسف بن یحیی مصری ، ملقّب به کمال الدین و مشهور به ابن النبیه . رجوع به علی مصری (ا...
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن نصر. از محدثان بود. (منتهی الارب ).
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصر، ملقّب به نورالدین . فقیه ، متوفی درسال 695 هَ . ق . وی مدتی نیابت حکم را در قاهره عهده دار بود. او را کتابی ا...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصر، ملقّب به مهذب الدولة. یکی از احکام بطیحة بود که القادر باﷲ عباسی از ترس الطائع، مدتی به او پناهنده شده بود. ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصربن سعدبن سلطان ابی عبداﷲ محمدبن سلطان ابی الحسن ، مکنّی به ابوالحسن وملقّب به الغالب باﷲ. از ملوک بنی الاحمر ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن نصربن سعدبن محمد کاتب ، مکنّی به ابوتراب . وی در محرم سال 428 هَ . ق . در عُکبَرا متولد شد و در آنجا پرورش یافت و آن...