اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
عالی . (اِخ ) دهی است از دهستان برخون شهرستان بوشهر بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در 126هزارگزی جنوب خورموج در ساحل خلیج فارس . ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر، مرطوب و مالاریایی و 81 تن سکنه دارد. اهالی فارسی زبانند آب آن از چاه تأمین میشود و محصولاتش غلات و خرما است ، و مردم آن به کشاورزی اشتغال دارند. راه آن شوسه ٔ سابق بوشهر - لنگه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۴.۴۱ ثانیه
علی خربوتی . [ ع َ ی ِ خ َ ] (اِخ ) ابن عمر خربوتی مصری (علی خیری ...). رجوع به علی خیری شود.
علی خربوطلی . [ ع َ ی ِ خ َ ] (اِخ ) ابن محمد خربوطلی میقاتی (علی صفوت ...). رجوع به علی صفوت شود.
علی خراذینی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) ابن عباس خراذینی رازی ، مکنّی به ابوالحسن . وی متهم به غلو بود. و ابن غضائری گوید که او را کتابی در ...
علی خاورانی . [ ع َ ی ِ وَ ] (اِخ ) ابن اسحاق ابیوردی خاورانی ، ملقّب به اوحدالدین . رجوع به علی ابیوردی شود.
علی خراسانی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) (حاجی ملا...) وی از شعرا و نویسندگان و خطاطان خراسان بود و قسمتی از اشعار او در مجالس النفائس آمده است ....
علی خراسانی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اخ ) (خواجه ...) وی از شعرای قرن یازدهم هجری ، و برادرزاده ٔ حاج محمدخان قدسی مقدس بوده است . قسمتی از اشعار...
علی خراسانی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) ابن حسن شقیق خراسانی ، مکنّی به ابوعبدالرحمان . از روات حدیث بود. و نیز رجوع به ابوعبدالرحمان (علی بن ...
علی خراسانی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) ابن رزین ترمذی خراسانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی ترمذی (ابن رزین ...) شود.
علی خراسانی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) ابن محمد خراسانی حسنی ، مشهور به سائح علوی . رجوع به علی سائح شود.
علی خراسانی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) ابن موسی بن محمدشفیعبن محمدجعفربن میرزا محمدرفیعبن محمدشفیع مستوفی الممالک خراسانی تبریزی ، ملقّب به ثق...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.