عالی
نویسه گردانی:
ʽALY
عالی . (اِخ ) دهی است از دهستان برخون شهرستان بوشهر بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در 126هزارگزی جنوب خورموج در ساحل خلیج فارس . ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر، مرطوب و مالاریایی و 81 تن سکنه دارد. اهالی فارسی زبانند آب آن از چاه تأمین میشود و محصولاتش غلات و خرما است ، و مردم آن به کشاورزی اشتغال دارند. راه آن شوسه ٔ سابق بوشهر - لنگه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۶.۷۹ ثانیه
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن سلیمان . وی طبیب و حکیم و ریاضی دان و فلکی و از مردم مصر بود. و در روزگار العزیز باﷲ و فرزندش الحاکم می زیست و زمان ...
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سلیمان بن احمدبن سلیمان أنصاری قرطبی عباسی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی انصاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن احمدبن محمد سعدی صالحی حنبلی مرداوی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به علاءالدین . رجوع به علی مرداوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن درویش بن حاتم بحرانی قدمی ، ملقب به زین الدین . رجوع به علی بحرانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن عبداﷲ منصوری مصری . رجوع به علی منصوری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن علی بن عبداﷲبن عباس هاشمی عباسی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی هاشمی (ابن سلیمان بن علی بن ...) شود...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن فضل بغدادی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به أخفش صغیر (یا أخفش أصغر). نحوی و اخباری و لغوی معروف . وی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان بحرانی ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به جمال الدین یا کمال الدین ). رجوع به علی بحرانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان دمنتی بوجمعوی مغربی مالکی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی دمنتی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن سلیمان زهراوی ، مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی زهراوی شود.