اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عام

نویسه گردانی: ʽAM
عام . (ع اِ) سال . ج ، اَعوام . (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد)(غیاث اللغات ) (آنندراج ) (منتهی الارب ) :
تا عام نام سال بود شهر نام ماه
اقبال را نظر بسوی شهر و عام نیست .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
اُمُّ النار (به انگلیسی: Umm an-Nar) نامی است که به فرهنگ عصر مفرغی که از 2000-2600 پ. م. در امارات متحده عربی امروزی و شمال عمان افتاده داده اند. وج...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
ام الشوء. [اُم ْ مُش ْ ش َ ] (ع اِ مرکب ) عقاب . (ناظم الاطباء).
ام العرب . [ اُم ْ مُل ْ ع َ رَ ] (اِخ ) در حدیث به هاجر مادراسماعیل اطلاق شده است . رجوع به معجم البلدان شود.
ام العرب . [ اُم ْ مُل ْ ع َ رَ ] (اِخ ) پشته ای است در سماوه (واقع در عراق ). (از تاج العروس ).
ام العرب . [ اُم ْ مُل ْ ع َ رَ ](اِخ ) دهی است در مصر. رجوع به معجم البلدان شود.
ام الغول . [اُم ْ مُل ْ ] (ع اِ مرکب ) نره . (المرصع). آلت مرد.
ام الفرج . [ اُم ْ مُل ْ ف َ رَ ] (ع اِ مرکب ) طعامی است که از گوشت و برنج و شکر ترتیب دهند. (از اقرب الموارد)(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) ...
ام العلا. [ اُم ْ مُل ْ ع َ ] (اِخ ) دختر یوسف تاجر اندلسی . از ادیبان و شاعران وادی الحجاره از بلاد اندلس که بجمال و ادب و فصاحت مشهور بوده...
ام العلوم . [ اُم ْ مُل ْ ع ُ ] (ع اِ مرکب ) علم صرف و نحو. (ناظم الاطباء). کنیت علم صرف ، زیرا که اصل و مبداء اکثر علوم است . (آنندراج ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.