اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عامر

نویسه گردانی: ʽAMR
عامر. [ م ِ ] (اِخ )ابن علی بن محمد الحسینی الزیدی . امیر یمانی از فضلاءو شجعان و ساکن شبام یمن بود با پسر برادر خود قاسم بن محمد قیام کرد و با ترکان جنگید و پیکارهای وی باترکان در کوکبان مشهور است و آخرالامر بدست یاران کدخدا سنان افتاد و به امر وی پوست او را کندند و پر از کاه کردند و در کوکبان و شبام گرداندند. قتل وی به سال 1008 هَ . ق . اتفاق افتاد. (از الاعلام زرکلی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (ع ). از فرزندان امام زین العابدین (ع ). وی از جمله اولاد امیرالمؤمنین (ع ) است ...
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن رسول . رجوع به عمر رسولی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن سالم بن صدقه ٔ لخمی اسکندری فاکهانی . ملقب به تاج الدین . از علمای نحو اسکندریه در اواخر قرن هفتم و اوای...
عمر.[ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن مرشد. رجوع به ابن فارض (ابوحفص و ابوالقاسم ...) و عمر (ابن فارض ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن مقدم . رجوع به ابوحفص (عمربن ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علی مطوعی . رجوع به عمر مطوعی شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ )ابن عمرو احموسی . رجوع به ابوحفص (عمربن ...) شود.
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن فارض . نسب وی چنین است : عمربن علی بن مرشدبن علی حموی مصری ، مکنی به ابوحفص و ابوالقاسم و ملقب به شرف الدین...
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن فرحان طبری . رجوع به عمر طبری شود.
عمر.[ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن فهد. رجوع به عمر هاشمی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.