اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عاهل

نویسه گردانی: ʽAHL
عاهل . [ هَِ ] (ع ص ) پادشاه بزرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آن پادشاه که زور دست اوهیچ دست نبود. (مهذب الاسماء). || زن که شوی ندارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آن زن که شوی نبود او را. (مهذب الاسماء). ج ، عَواهل .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
سخنى از پیامبر (ص) در مورد سلمان فارسى ایست به این معنى که:سلمان از ما اهل بیت است.
سیدا شباب اهل الجنة. [ س َی ْ ی ِ ش َ ب ِ اَ لِل ْ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) دو سید جوانان بهشت . لقب حسن و حسین علیهماالسلام . (یادداشت بخط مؤلف ).
لانس آرمسترانگ آلن آلدا ا زک افران روبرت اوپنهایمر راجر ایبرت آلبرت اینشتین رابرت اینگرسول ب وارن بافت نیکولاس بلومبرگر دیوید بوهم بیل گیت...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.