عای
نویسه گردانی:
ʽAY
عای . (اِخ ) (در عبری بمعنی کومه ٔ خرابی ) یکی از شهرهای کنعانیان که یوشعآن را مفتوح گردانید ابراهیم نیز چادر خود را در میانه ٔ عای و بیت ایل بر پا نمود و مسافت میانه ٔ این دو شهر بقدری بود که امکان داشت کمینگاهی به طرف غربی عای فراهم کرده که مردان و اهالی بیت ایلش نتوانند دید. عای در مشرق بیت ایل و به مسافت نه میل به شمال اورشلیم واقع و محل موضعش فعلاً به خرابه ٔ حیان معروف است و عای 38 مرتبه در کتاب مقدس وارد گشته است .
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
آفتاب انگلیسی وماه در زبان ترکی
شبیه ماه در زبان ترکی
حکه ای . [ ح ِک ْ ک َ / ک ِ ] (ص نسبی ) منسوب به حکه . مبتلا به خارش . || مأبون . خارشکی . ابنه ای .
ذره ای . [ ذَرْ رَ / رِ ] (ص نسبی ) منسوب بِذرَة ۞ . || (اِ) یک ذرّه .
ائلآی یه اسم ترکی هست، که « زیباترین زن سرزمین » معنی میده. البته چون « ماه » در اکثر فرهنگها و زبانها، مظهر زیبایی، زیبارویی و زیبارویان هست، برا...
قهوه واژه ای عربی است که پسوند پارسی ای به آن افزوده شده است. همتای پارسی: کَدرو kadru (سنسکریت).**** فانکو آدینات 09163657861
خانواده ام ، روند ماه ، مسیر معامله
obnei کسی که به خاطر کون دادن بسیار، دچار خارش کون می شود؛ زیرا دهانه ی روده ی بزرگ، در حالت عادی تا شش سانتیمتر برای خروج پساب باز می شود؛ ولی قطر نر...
اوگه ای. ا. و ص. تاتنی، فرزند اندر. غریبه، بیگانه. گویا در گویش مردم برگ جهان، برگجون، بلگجون با نام کهن پلنگان، از توابع لواسان کوچک چنین است.