عای
نویسه گردانی:
ʽAY
عای . (اِخ ) یکی از شهرهای عمونیان که در نزدیکی حشبان واقع بود. کتاب ارمیا 49:3. (قاموس کتاب مقدس ).
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
غوطه ای . [طَ / طِ ] (ص نسبی ) در تداول بنایان ، طرز ریختن ملاطیا دوغاب در میان بنا، که همه ٔ درزها را فراگیرد.
قهوه ای . [ ق َهَْ وَ / وِ ] (ص نسبی ) منسوب به قهوه .- رنگ قهوه ای ؛ رنگی شبیه به قهوه ٔبرشته . و آن ترکیبی است از قرمز و سیاه . رنگ قهو...
کتره ای . ۞ [ ک َ رَ / رِ ] (ص ، ق ) در تداول عامه ، بغلط. بی اندیشه . بی رویه . (یادداشت مؤلف ). بی خود. بدون دلیل . (فرهنگ فارسی معین ). بیخ...
کیسه ای . [ س َ / س ِ ] (ص نسبی ) منسوب به کیسه : ماست کیسه ای . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- ماست کیسه ای ؛ ماستی که در کیسه های پار...
کینه ای .[ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) کینه توز. کینه جو. انتقام جو.
گنجه ای . [ گ َ ج َ /ج ِ ] (ص نسبی ) منسوب به گنجه . رجوع به گنجوی شود.
لقمه ای . [ ل ُ م َ / م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به لقمه . || خرد. به اندازه ٔ یک لقمه .- گز لقمه ای ؛ گز به قرص کوچک که ناشکسته میتوان به ...
لوله ای . [ لو ل َ / ل ِ ] (ص نسبی ) ۞ به شکل لوله . استوانه ای . || قسمی قفل . || قسمی پیوند درختان .
آی اس آی. موسسه اطلاع رسانی علمی ( Institute for Scientific Information ) بانک اطلاعاتISI مرکزی برای فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترین مجلات علمی ...
شو و آی . [ ش َ / ش ُ وُ ] (اِمص مرکب ) آی و شو. آمد و شد. (یادداشت مؤلف ) : تا کی این رنج ره و گرد سفروین تکاپوی دراز و شو و آی . فرخی .نیز...