عای
نویسه گردانی:
ʽAY
عای . (اِخ ) یکی از شهرهای عمونیان که در نزدیکی حشبان واقع بود. کتاب ارمیا 49:3. (قاموس کتاب مقدس ).
واژه های همانند
۲۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
کرایه ای . [ ک ِ ی َ/ ی ِ ] (ص نسبی ) اجاره ای . بمزد. (یادداشت مؤلف ).
قومشه ای . [ ش َ ] (اِخ ) محمدرضا. از اهالی قومشه ٔ اصفهان از اکابر حکماء و مدرسین قرن چهاردهم هجری است . وی نخست در اصفهان بتدریس کتب عرفان...
منگنه ای . [ م َ گ َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به منگنه .- تکمه ٔ منگنه ای ؛ دگمه ٔ منگنه . نوعی دگمه که از جنس پارچه ٔ لباس سازند، بدینسا...
برگرفته از انگلیسی (LED - light-emitting diode): نوعی از دیود که نور ساطح می کند و آن را دیود نورافشان هم می گویند. در گذشته بیشتر در وسایل الکترونیکی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
مه بانو
آی در زبان ترکی به معنی ماه است.
آی بانو یعنی مه بانو
یا در زبان ترکی آی خانم هم میگویند.
تنابه ای. (زیست شناسی) مربوطِ به تنابه ویا لنف. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Lymphatic میباشد.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ای عجب . [ اَ / اِ ع َ ج َ ] (صوت مرکب ) برای اظهار تعجب و شگفتی بکار رود. ای شگفتا! ای شگفت : شرم چرا داشت باید ای عجب او راز آن کرم و ...
ای عجبی . [ اَ / اِ ع َ ج َ ] (صوت مرکب ) ای عجب . ترکیبی است برای بیان تعجب و شگفتی : خون انگور فراز آر یا خون مویزکه مویز ای عجبی هست ...