عباس
نویسه گردانی:
ʽBAS
عباس . [ ع َب ْ با ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه . بسیار ترش روی . (از اقرب الموارد). || (اِ) شیر بیشه . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || شیری که شیران از او بگریزند. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
اباس . [ اُ ] (ع ص ) بدخوی . زن بدخوی .
ابآس . [ اِب ْ ] (ع مص ) بسختی رسیدن .