عباس
نویسه گردانی:
ʽBAS
عباس . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شیبانی . یکی از والیان هرات بعد از درگذشت عبداﷲ طاهر است . (تاریخ خاندان طاهری ص 166).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
اباس . [ اُ ] (ع ص ) بدخوی . زن بدخوی .
ابآس . [ اِب ْ ] (ع مص ) بسختی رسیدن .