عباس
نویسه گردانی:
ʽBAS
عباس . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن محمدالهاشمی . ازحفاظ حدیث و ثقات است . او را کتابی است در رجال که از یحیی بن معین حکایت کرده است . (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
اباس . [ اُ ] (ع ص ) بدخوی . زن بدخوی .
ابآس . [ اِب ْ ] (ع مص ) بسختی رسیدن .