اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عته

نویسه گردانی: ʽTH
عته . [ ع َ / ع ُت ْه ْ ] (ع مص ) سبک عقل شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || کم عقل شدن . (منتهی الارب ). || فاقد خرد گشتن . (اقرب الموارد). || مدهوش گشتن . (منتهی الارب ). و گفته اند مدهوش شدن از جز دیوانگی . (اقرب الموارد). معتوه شدن . || رفتن خرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (تاج المصادر). || آزمند علم گردیدن . (اقرب الموارد) (لسان العرب ) (منتهی الارب ). || حریص شدن بر اذیت کسی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || حریص شدن بر حکایت و تقلید کردن کلام کسی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || در اصطلاح علمای اصول عبارت است از اختلال در عقل بنحوی که گفتار صاحب آن بر یک سیاق نباشد گاه سخنان او بر روش سخنان دانایان و گاه بر طریق گفتار دیوانگان باشد. (از کشاف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
اته . [ ] (هندی ، اِ) نام هندی دقیق است که آرد باشد. || و هم بهندی نام میوه ای است در شکل شبیه به ثمر کاج . آناناس (؟).
اطه لی . [ ] (اِخ )اده لی . مصطفی بن حمزه . از عالمان قرن یازدهم هجری بود. رجوع به مصطفی و معجم المطبوعات ستون 1750 شود.
اته برار. [ اَت ْ ت ِ ب ِ ] (اِ مرکب ) (به لهجه ٔ مازندرانی از اَته ، یگانه و یکتا + برار، برادر) بمزاح ، مازندرانئی خشن ؛ یعنی خشن از مردم مازن...
صاری اطه . [ اَ طَه ْ ] (اِخ ) صاری اَدَه . جزیره ای است در جنوب خلیج قزل آقاج .
هرمان اته . [ هَِ اِ ت ِ ] (اِخ ) ۞ خاورشناس نامی آلمانی . در 13 فوریه 1844 م . در اشترالزوند ۞ به دنیا آمد و در دانشگاههای گرایتزوالد ۞ و...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.