عثر
نویسه گردانی:
ʽṮR
عثر. [ ع ُ ] (ع اِ) عقاب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || دروغ . (اقرب الموارد). || (ص ) دروغگوی . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
فردی ( حقیقی یا حقوقی ) که بر روی پروژه تاثیر ( مثبت یا منفی ) می گذارد.
بازیگران عصر طلایی نگاهی است انتقادی بر منش و رفتار سیاسی افراد سر شناس سیاسی و نظامی در دوران رضاخان. ابراهیم خواجه نوری روشی برگزیده که خوب و بد دید...
بازیگران عصر طلایی نگاهی است انتقادی بر منش و رفتار سیاسی افراد سر شناس سیاسی و نظامی در دوران رضاخان. ابراهیم خواجه نوری روشی برگزیده که خوب و بد دید...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
عصر یخبندان یا عصر یخ (به انگلیسی: An ice age, or more precisely, a glacial age)، دورهٔ دراز مدت کاهش دمای آب و هوای زمین است که در گسترش یخسارهای قا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.