گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عجب آمدن نویسه گردانی: ʽJB ʼAMDN عجب آمدن . [ ع َ ج َ م َ دَ ] (مص مرکب ) به شگفت آمدن . تعجب کردن . به شگفت ماندن : سختم عجب آید که چگونه بردش خواب آن را که به کاخ اندر یک شیشه شراب است . منوچهری .عشق پیرانه سر از من عجبت می آیدچه جوانی تو که از دست ببردی دل پیر.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود