عرش
نویسه گردانی:
ʽRŠ
عرش . [ ع ُ ] (اِخ ) شهری است در یمن بر ساحل . (از معجم البلدان ).
واژه های همانند
۵۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ارش . [ اَ ] (ع مص ) بدی افکندن میان .... افژولیدن . برافژولیدن . || برافروختن آتش . || برانگیختن جنگ . برانگیختن فتنه و جنگ . (غیاث ). برآ...
ارش . [ اَ رِ ] (ص ) عاقل . زیرک . هشیار. (برهان ) (غیاث ). || (اِ) انجمن . (برهان ) (غیاث ). و رجوع به ارسن شود.
ارش . [ اَ رَ ] (اِخ ) شهری است از ولایت شیروان . (جهانگیری ) (برهان ). شهری است در ارّان . || قریه ای است به یک فرسنگی شمالی بندر ریگ . (...
ارش . [ اِ ] (اِخ ) ۞ یوهان ساموئل . دانشمند کتاب شناس آلمانی ،متولد در گرُس گل ُگ ُ بسال 1766 م . و متوفی در هال به سال 1828 م . او راست : فه...
پنج ارش . [ پ َ اَ رَ ] (اِ مرکب ) شاه رش . شاه ارش . یعنی ارش بزرگ و آن مقداری است از سرانگشت میانین دست راست تا سرانگشت میانین دست چپ ...
شاه ارش . [ اَ رَ ] (اِ مرکب ) ارش بزرگ که معادل پنج ارش از سر انگشتان تا آرنج است .(فرهنگ نظام ). شاه رش . ارش . باز. بازه . باژ. باع . رش ...
رش به: ناوبری، جستجو
آرش نراقی
زادروز ۱۳۴۵
تهران
ملیت ایرانی
پیشه استادیار دانشگاه
عضو هیات مدیره موسسه خشونت پرهیزی برای دموکراسی
پژوهشگر ف...
آرش خوش نیت متولد دوم فروردین ماه سال ۱۳۷۷ هجری شمسی ، زاده استان فارس شهرستان استهبان میباشد
آرش کمانگیر. الف. (اخ) رجوع شود به آرش، و همچنین کمانگیر. برای اطلاعات بیشتر رجوع شود به مقالۀ آرش کمانگیر در دانشنامۀ ویکی پدیای فارسی.
ب. نام شعر...