اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرفان

نویسه گردانی: ʽRFAN
عرفان . [ ع ِ رِف ْ فا / ع ُ رُف ْ فا ] (ع اِ) جندب کلان و بزرگ مانند ملخ . و آن جز در گیاه «رمث » و «عنظوان » یافت نشود. ویا کرمکی است که در رمل و شنهای «عالج » یا «دهناء» موجود میباشد. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
عرفان کده . [ ع ِ ک َ دَ / دِ ] (اِمرکب ) خانه ٔ عرفان . مرکز عرفان . جایگاه عرفان . آنجاکه مجمع عرفان و جایگاه معرفت اﷲ باشد : روز تعطیل به عر...
عرفان مآب . [ ع ِ م َ] (ص مرکب ) عارف و دانشمند و حکیم . (ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
هفت وادی عرفان، به قول مولانای بلخ هفت شهر عشق است و یا هفت مرحله از عرفان که یک عارف با سیر و سلوک، این مراحل را در مسیر عرفان می پیماید و این هفت و...
عرفا مسئله‌ وجود زن‌ را از دیدگاه‌ دیگری‌ مورد بحث‌ قرار داده‌ و سعی‌ کرده‌اندمقام‌ و موقعیت‌ زن‌ را از یک‌ دیدگاه‌ وجودی‌ و الهی‌ تبیین‌ کنند. ذکورت‌...
بر عالم عرفان زدن . [ ب َ ل َ م ِ ع ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) بر درعرفان زدن . از حجاب و شرم بیرون آمدن . (آنندراج ).
قصر عارفان . [ ق َ رِ رِ ] (اِخ ) دیهی بر یک فرسنگی شهر بخارا بوده ، و ابتدا قصر هندوان نام داشته است : از قصر عارفان به طرف شهر بخارا میرفتن...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.