عروق
نویسه گردانی:
ʽRWQ
عروق . [ ع ُ ] (ع مص ) در زمین رفتن . (تاج المصادر) (از ناظم الاطباء): عرق فی الارض ؛ در زمین رفت . (از اقرب الموارد). عَرق . رجوع به عَرْق شود.
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
گنده آروغ . [ گ َ دَ / دِ ] (اِ مرکب )آروغهای متعفن که بر اثر خرابی معده تولید میشود.
اروق لامیشی . [ اُ ] (مغولی ، اِ مرکب ) (از مغولی اوروق لامیشی و آن مأخوذ از اوروق لاماق ، و محتمل است که با کلمه ٔ مغولی ارغو ۞ به معنی ت...