اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عریانی

نویسه گردانی: ʽRYANY
عریانی . [ ع ُرْ ] (حامص ) برهنگی و بی پوشاکی . (ناظم الاطباء). لختی و برهنگی . (فرهنگ فارسی معین ). تجرد :
عریان همه خلق و از بسی سختی
کس را نبود خبر ز عریانی .

ناصرخسرو.


احرام که گیری چو قدح گیر که دارد
عریانی بیرون و درون لعل قبائی .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خط آریانی . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خطی است که در باختر ایران معمول بوده و چنانکه در کتاب لیندزی آمده در یک مورد روی سکه های...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.