گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عز نویسه گردانی: ʽZ عز. [ ع َزْزَ ] (ع فعل ) کلمه ٔ فعل که بیشتر در دعا استعمال کنند، یعنی باجلال و مجلل و سربلند باد. (ناظم الاطباء).و این فعل در ترکیب بکار رود چون عز اسمه و عز نصره و عز و جل . رجوع به این ترکیبات در ردیف خود شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۰۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۶ ثانیه واژه معنی قاسم از نوادگان حسن بن علی پدر زن عبدالعظیم حسنی بقعه امامزاده قاسم مربوط به دوره صفوی است و در شهرستان شمیرانات، در مجاورت کوهستان شمیران واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۵۱ با شمارهٔ ثبت ۹۰... افت ایجاد است طبع از دستگاه خودسری دختر رز فتنه ها می زاید از بی شوهری این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. یکی از یاران بزرگ استاد میرزا حسینی لاری واستاد نجار عبداله یاقوتی دهمیونی درقرن هشتم ه.ش این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. از دیدگاه پزشکی روان تنی آنچه ما بدان فکر می کنیم و اینکه چه احساسی می کنیم سلامتی جسمانی ما را تغییر می دهد این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. خواهر اگر از درد و غم خویش صبور است حاضر نبود خار رود پای برادر چون شمع شود آب و به اطراف دهد نور پروانه صفت بر جگر خود زند آذر === عنوان خود را اینجا وارد کنید... آذر تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ صفحه ۲۱ از ۲۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود