اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عز علیک

نویسه گردانی: ʽZ ʽLYK
عز علیک . [ ع َزْ زَ ع َ ل َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) عزت بر تو باد :
نیش بگرفت و گفت عز علیک
این چنین دست را که یارد خست .

عنصری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.