عز نصره . [ ع َزْ زَ ن َ رُه ْ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعایی ) (از: فعل عزّ + فاعل ، نصر+ ه ) ارجمند است یاری او. و آن را پس از نام شاهان و سلاطین آرند
: ﷲ المنة که ... بدولت مخدوم عز نصره نوائب بسلامت میگذارد. (عتبةالکتبة ص
122).
تو شدی زنده دار جان ملوک
عز نصره خدایگان ملوک .
نظامی .
فکیف در نظر اعیان خداوندی عز نصره که مجمع اهل دل است و مرکز علمای متبحر. (گلستان سعدی ).