عسجدی
نویسه گردانی:
ʽSJDY
عسجدی . [ ع َ ج َ ] (اِخ ) ابونظر عبدالعزیزبن منصور عسجدی . هدایت در مجمع الفصحاء، او را مروزی قزوینی دانسته و دولتشاه در تذکرةالشعراء، وی راهروی شمرده است و صحت این هر دو قول مورد تردید است . از احوال او اطلاعی در دست نیست لیکن مسلم است که از معاصران محمود غزنوی و مداح او بوده و در خدمتش تقرب داشته است و قصیده ای در فتح سومنات ، که بسال 416 هَ .ق . صورت گرفته بود، ساخته بوده است بدین مطلع:
تا شاه خسروان سفر سومنات کرد
کردارخویش را علم معجزات کرد.
دولتشاه او را ازجمله ٔ شاگردان عنصری دانسته که صحت این قول نیز مورد تردید است . هدایت وفات او را در سال 432 هَ .ق . نوشته است و اگر چنین باشد او فقط بایست دوره ٔ سلطنت محمود و مسعود را درک کرده باشد و حال آنکه بنابر شاهد دیگری میدانیم که او در دوره ٔ سلطنت سلطان مودودبن مسعود (432-440 هَ .ق .) زنده بوده ، و آن اشاره در قصیده ای از معزی است که در مدح تاج الدین نصیرالملک مجدالدوله ابومحمد منیعبن مسعود از خاندان منیعی نیشابور گفته و خطاب به ممدوح خود چنین آورده است :
به مجلس پدرت عسجدی زبهر طمع
مدیح برد به ایام جغری و مودود
به مجلس تو من آورده ام زبهر شرف
عزیز عقدی بگزیده از میان عقود.
و مراد از جغری ابوسلیمان داود جغری بیک برادر طغرل اول سلجوقی است که از 429 تا 450 هَ .ق . بر خراسان امارت داشت ، بنابراین باید عسجدی بعد از سال 432 فوت کرده باشد. از اشعار عسجدی ابیاتی در لباب الالباب و مجمعالفصحا و برخی از کتب دیگر مانند ترجمان البلاغه و حدائق السحر و المعجم و لغت فرس و فرهنگ جهانگیری آمده است و یک قصیده ٔ مصنوع او را به مطلع:
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
مرحوم عباس اقبال از یک جُنگ خطی در حواشی کتاب حدائق السحر آورده است . (ازتاریخ ادبیات در ایران تألیف صفا ج 1 ص 577).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
عسجدی . [ ع َ ج َ ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به عسجد. زرین . و رجوع به عسجد شود. || شیوه ای از خط : و این آلت [ یعنی قلم ] که یاد کرده آمد...