عسر
نویسه گردانی:
ʽSR
عسر. [ ع ُ ] (ع مص ) دشوار گردیدن . (از منتهی الارب ). دشخوار شدن . (المصادر زوزنی ). دشخوار شدن کار. (تاج المصادر بیهقی ). دشوار شدن . (ترجمان علامه جرجانی ). ضد یسر. (از اقرب الموارد). دشوار شدن شیر و باران و علم و کار. (دهار). عَسارة. و رجوع به عسارة شود. || در وقت تنگدستی از مدیون و غریم وام خود را خواستن . (از اقرب الموارد). عَسر. رجوع به عَسر شود. || تنگ و سخت گردیدن روزگار. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَسارة. و رجوع به عسارة شود. || دشوار شدن زن را زادن بچه . (از منتهی الارب ). عَسارة. و رجوع به عسارة شود. || بیرون نیامدن آنچه در شکم است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عَسارة. و رجوع به عسارة شود. || مخالفت کردن با کسی . (از منتهی الارب )(از اقرب الموارد). عَسارة. و رجوع به عسارة شود.
واژه های همانند
۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
ملایمت اثر. [ م ُ ی َ / ی ِ م َ اَ ث َ ] (ص مرکب ) آنکه اثری ملایم دارد. نرم رفتار. خوش رفتار : ز سازگاری اهل ملایمت اثرش به عذرخواهی رگ رفته...
فردی ( حقیقی یا حقوقی ) که بر روی پروژه تاثیر ( مثبت یا منفی ) می گذارد.
بازیگران عصر طلایی نگاهی است انتقادی بر منش و رفتار سیاسی افراد سر شناس سیاسی و نظامی در دوران رضاخان. ابراهیم خواجه نوری روشی برگزیده که خوب و بد دید...
بازیگران عصر طلایی نگاهی است انتقادی بر منش و رفتار سیاسی افراد سر شناس سیاسی و نظامی در دوران رضاخان. ابراهیم خواجه نوری روشی برگزیده که خوب و بد دید...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
عصر یخبندان یا عصر یخ (به انگلیسی: An ice age, or more precisely, a glacial age)، دورهٔ دراز مدت کاهش دمای آب و هوای زمین است که در گسترش یخسارهای قا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.