گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عشق داشتن نویسه گردانی: ʽŠQ DʼŠTN عشق داشتن . [ ع ِ ت َ ] (مص مرکب ) مشتاق بودن . بسیار دوست داشتن . عاشق بودن . صورت خوب و خوشگل دوست داشتن . (ناظم الاطباء). عشق ورزیدن .بسیار دوست داشتن . (فرهنگ فارسی معین ) : بنال سعدی اگر عشق دوستان داری که هیچ بلبل ازین ناله در قفس نکند.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود