اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشوه فروختن

نویسه گردانی: ʽŠWH FRWḴTN
عشوه فروختن . [ ع ِش ْ وَ / وِ ف ُ ت َ ] (مص مرکب ) عشوه نشان دادن . فریب آوردن . فریفتن :
دل عشوه میفروخت که من مرغ زیرکم
اینک فتاده در سر زلف چو دام اوست .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.