اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عشوه گری

نویسه گردانی: ʽŠWH GRY
عشوه گری . [ ع ِش ْ وَ / وِ گ َ ] (حامص مرکب ) عمل و حالت عشوه گر. عشوه سازی . عشوه کاری . (فرهنگ فارسی معین ). دلفریبی و شوخ چشمی . (ناظم الاطباء) :
یک زبان داری و صد عشوه گری
من و صدجان ز پی عشوه خری .

خاقانی .


- عشوه گری کردن ؛ عشوه سازی کردن :
عشوه گری میکند لعل تو و طرفه آنک
عقل چو خاقانئی عشوه خری میکند.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.