گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عشوه نمای نویسه گردانی: ʽŠWH NMAY عشوه نمای . [ ع ِش ْ وَ / وِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) عشوه نماینده . عشوه ساز. عشوه گر : با دل خویش هر زمان گویم کآن بت عیب جوی عشوه نمای ...اشرفی سمرقندی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود